بررسی مسالهحجاب از جهات گوناگون

بررسی مسالهحجاب از جهات گوناگون

علیرضا روستائی مهدیخانی

دانشجوی　کارشناسی ارشد زیست شناسی گرایش بیوشیمی؛ پیام　نورمرکز تهران 

حجاب را می توان از جنبه های　تاریخی،　دینی،　عقلی، فرهنگی و اقتصادی　بررسی　نمود.

سوال مهمی که در ابتدا　مطرح است　این　است　که آیا　قبل از ظهور اسلام　در میان ادیان　و ملل　دیگر حجاب وجود داشته　است؟ و اینکه　آیا　حجابپدیده　جدیدی　بود　که اسلام　با خود　آورد و　در مسیحیت و　یهود این　حکم　وجودنداشت؟　

در کتاب تاریخ　 تمدن راجع به یهودیان آمده:“ اگر زنی قانون یهود را نقض می کرد، مثلا بی آنکه چیزی بر سر داشت بهمیان مردم می رفت و یا در خیابان نخ می ریسید و یا با هر سنخی از مردان درد دل میکرد و یا صدایش آنقدر بلند بود که وقتی در خانه اش صحبت می کرد، همسایگان میتوانستند صدایش را بشنوند، در این صورت مرد حق داشت بدون پرداخت مهریه او را طلاقدهد.”

بدین ترتیب　معلوم　 می شود　که حجاب در میان قوم　یهودبا قوانین سختتری وجود داشته　است　و　 نمی　توان گفت　که حجاب فقط　در دین اسلام　لازم بوده است. اما مساله　دیگر اینکه در ابتدای بعثت پیامبر،　حجابزنان چگونه　بوده؟　برخی اینطور پنداشته　اند که زنان در زمان پیامبر بی حجاب بودهاند و　بعد　از آن و　در زمان خلفا حجاب بر آنان لازم گشته،　در پاسخ به این توهمآنها روایات و　تاریخ　اسلام گواهی　می دهد.

همانطور که عایشه، زنان انصار را تحسین　کرده؛ “مرحبا　به زنان انصار،　همین که آیات سوره نور　نازل شد یک نفر　از آنان دیده نشد که مانند　سابق بیرون　بیاید، بلکه سر خود　را با پوشش و　روسری　مشکی میپوشاندند…”

همچنین است　روایات دیگری　که در تاریخ　اسلام　موجود است　و　همگی بر لزوم و　وجود حجاب در زمان رسول اکرم (ص) دارند.

این بود مختصری از تاریخچه　حجاب در میان ملل　و　اقوام　و　خصوصا　در اسلام. حقیقت امر　در مسأله　پوشش – و　به اصطلاح عصر　اخیر حجاب – این است که آیا مرد باید حق داشته باشد که در هر جا و هر محفلی از هر زنیحداکثر استفاده را ببرد؟ و اینکه این تمتع بطور رایگان و بی قانون صورت گیرد؟

اسلام که به ریشه مسائل مینگرد جواب میدهد:

خیر، مردان　فقط در محیط خانوادگی و درکادر قانونازدواج و همراه با یک سلسله تعهدات میتوانند از زنان به عنوان همسران قانونی بهرهمند گردند، اما در محیط اجتماع استفاده از زنان بیگانه ممنوع است.

زناننیز　بهمین　 ترتیب　نباید　مردان را در خارج ازکانون خانوادگی کامیاب سازند.

حجاب در اسلام از یک مسأله کلی تر و اساسی تری ریشه میگیرد و آن اینست که اسلام میخواهد انواع التذاذهای جنسی، چه بصری و لمسی و چهنوع دیگر به محیط خانوادگی و در کادر ازدواج قانونی اختصاص یابد، (اجتماع منحصرابرای کار و فعالیت باشد).

برخلاف سیستم غربی عصر حاضر که کار و فعالیت را بالذت جوییهای جنسی به هم میآمیزد، اسلام میخواهد این دو محیط را کاملا از یکدیگرتفکیک کند.

از نظر اسلام محدودیت کامیابی های جنسی به محیط خانوادگی و همسران مشروع　؛

۱- از جنبه روانی به بهداشت روانی اجتماع کمکمیکند.

۲- از جنبه خانوادگی سبب تحکیم روابط افراد خانواده و برقراری صمیمیت کامل بین زوجین میگردد.

۳- از جنبه اجتماعی موجب حفظ و استیفاء نیروی کار و فعالیت اجتماع میگردد.

۴- از نظر وضع زن در برابر مرد، سببمیگردد که ارزش زن در برابرمرد بالا رود. امیر مومنان

علی (ع) همیشه میفرمودند:این امت همواره در نیک　بختی به سر می برند تا وقتی که لباس بیگانگان را نپوشند و　غذای بیگانگان را نخورند،　اما　وقتی چنین کنند، خداوندآنان را به خواری　می اندازد.　

۱ـ آرامش روانی نبودن حریم میان زن و مرد وآزادی　معاشرتهای　بیبندوبار،　هیجانها　والتهابهای جنسی را فزونی　 می بخشد و تقاضای جنسی را به صورتیک عطش روحی و یک خواست اشباع نشدنی در میآورد و این موجب ناآرامی در رفتار ودرون انسان می شود. غریزه جنسی، غریزهای نیرومند، عمیق و ” دریا صفت ” است، هرچه بیشتر اطاعت شود سرکش تر میگردد، همچون آتش که هر چه به آن بیشتر خوراک بدهند،شعله ورتر میشود.

در این زمینه باید گفت :

تاریخ همانطوری که از ثروتمندان یاد می کند که با حرصی حیرت آور　در پی گرد آوردن پول　 و　ثروت بوده اند و　هرچه بیشتر　جمع می کردهاند حریصتر می شده اند، همچنین از آزمندانی در زمینه مسائل جنسی یاد می کند.

اینها نیز 　به هیچ　وجه　از نظر حس تصرف تملک زیبارویاندر یک حدی متوقف نشده اند، و این حرف اشتباه است که بگوییم اگر شخص مانعی برایدسترسی به غریزه شهوانی نداشته باشد، حریص نخواهد شد بلکه تجربه دقیقا خلاف این رانشان می دهد و کسانیکه بیشتر به این غریزه توجه داشته اند مانند پادشاهان و سلاطینکه برای خودشان حرمسرا درست کرده بودند و زنان متعددی داشتند، این حس هیچ وقتبرایشان تمامی نداشت.

به هر حال　اسلام　 به قدرت شگرف این　غریزه　آتشین　توجه کامل کرده است. روایات زیادی درباره خطرناک بودن غریزهای که مرد و زن را بهیکدیگر پیوند میدهد وارد شده است.
لذا اسلام تدابیری برای تعدیل و رام کردناین غریزه اندیشیده است و در این زمینه هم برای زنان و هم برای مردان، تکلیف معینکرده است. یک وظیفه مشترک که برای زن و مرد، هر دو، مقرر فرموده مربوط به نگاهکردن است؛

“قل للمؤمنین یغضوا من ابصارهم و یحفظوا فروجهم . . . قلللمؤمنات یغضضن من ابصارهن و یحفظن فروجهن.“

خلاصه این دستور اینست　که زن و　مرد　نباید　به یکدیگرخیره شوند،　نباید　چشم　چرانی کنند ،　نباید　نگاههای　مملو از شهوت به یکدیگر بدوزند،　نباید　به قصد　لذت　بردن به یکدیگر نگاه کنند. یک وظیفه هم خاص　زنان مقرر فرمودهاست　و آن اینست　که بدن　خود　را از مردان　 بیگانه پوشیده دارند　و　در اجتماع بهجلوه　گری　و　دلربائی　نپردازند. به هیچ　وجه　و　بهانه　ای کاری نکنند　که موجباتتحریک　مردان　 بیگانه را فراهم　کنند.

حال اینسوال مطرح است؛ چراپوشش فقط به زنان اختصاص یافته　و　مردان به ایناندازه ملزم نشده اند؟

　دلیل این　است　 که میل　به خودنمائی و　خودآرائی برطبق　طبیعت و سرشت انسان، مخصوص زنان است.

ازنظرتصاحب قلبها و دلها مرد شکار است و زنشکارچی همچنانکه از　نظر　تصاحب جسم　و　تن،　زن شکار است　و　مرد شکارچی.

میل زن به خودآرائی از این نوع　حس شکارچی گری　او ناشیمیشود،　در هیچ　جای　دنیا سابقه　 ندارد　که مردان　لباسهای　بدن　 نما　و　آرایشهایتحریک　کننده　 به کار　برند. این زن است　که به حکم　 طبیعت خاص خود میخواهد دلبریکند و مرد را دلباخته و در دام علاقه به خود اسیر سازد،

به همین دلیل انحراف تبرج و　برهنگی ازانحرافهای　مخصوص　 زنان است و دستور پوشش هم برای آنان مقرر گردیده است.

۲- استواری اجتماع

 یکی　دیگر از　دلایلی　که　اسلام　پوشش (حجاب) را　برای　جامعه　لازم　دانسته　 استواری　واستحکام　جامع　است　 کشانیدن　تمتعات　جنسی　از　محیط　 خانه　به　اجتماع،　نیروی　کار　 و　فعالیت　اجتماع　را　ضعیف میکند.

برعکس آنچه که مخالفین حجاب خرده گیری　کردهاند و　گفته اند: ” حجاب موجب فلج　کردن نیروی　نیمی از افراد　اجتماعاست “ بی حجابی　و　ترویج　روابط　آزاد جنسی موجب فلج　کردن نیروی　اجتماعاست.

آنچه موجب فلج　کردن نیروی　زنو　حبس　استعدادهای او است، محروم　ساختن　او از فعالیتهای　 فرهنگی واجتماعیو　اقتصادی　است　و　در اسلام　چنین چیزی وجود ندارد. اسلام　 نه　میگوید　که　زن　از　خانه　 بیرون　نرود　و　نه　میگوید حق　تحصیل　علم　و　دانش　ندارد　 – بلکه　علم　و　دانش　را　فریضه　 مشترک　زن　و　مرد　دانسته　است – و　نه　فعالیت　اقتصادی　خاصی　 را　برای　زن　تحریم　میکند. اسلام هرگز　نمیخواهد　زن　بیکار　بنشیند و　وجودی　عاطل　و　باطل　داشته باشد.　پوشانیدن　بدن　به　استثناء صورت　و　دو　دست　مانع　هیچگونه　 فعالیت　فرهنگی　یا　اجتماعی　یا　 اقتصادی　نیست　آنچه　موجب　فلج　کردن　نیروی　اجتماع　است آلوده کردن　محیط　کار　به　روابط　بی　 بند　و　بار　و　لذت جوئی های شهوانی است.

منبع:http://wiki.hijabportal.com